سفارش تبلیغ
صبا ویژن

♥ღردپای عشق♥ღ

این وبلاگ را تقدیم میکنم به... ...عشقم...

خدایم...می خواهم با تو نجوا کنم ،بگویم که دوستت دارم...

پروردگا را:

چقدر دلم برای لحظه های با تو بودن تنگ شده است.

برای آن لحظه های سبزی که حضور مهربانت را در گرداگرد وجودم حس می کردم

و عطر خوبی ها و لطف بی پایانت را به درون می کشیدم

چقدر این روزها از تو دور شده ام...

من در میان این زندگی شلوغ و پرهیاهو،این شب و روزهایی کهبه شتاب از پی هم می آیند و می روند

میان این کاغذها و کتاب ها و نمره ها و میان این آرزوهای بزرگ وگاه دست نیافتنی گم شده ام

یادم رفته گاهی سرم را بلند کنم و خودم را از قید و بند های پوچ زمینی رها کنم

تا حضور آسمانی و سبز و لطیفت را مثل هوای اطرافم حس کنم

تا به آرامش نابی برسم که اینجا و میان این دل مشغولی ها ی

پایان ناپذیر هر روزه،هرگز پیدا نمی شود

لطیفا:

می خواهم با تو نجوا کنم ،بگویم که دوستت دارم

بگویم که به خاطر گناهانم از من روبرنگردان. بگویم مرا ببخش و از من درگذر

اما تا کنون فرصتی پیدا نکردم یا اگر فرصتی هم پیدا کردم زبانم قفل شد

و نتوانستم چیزی بگویم.در مقابل عظمتت سکوت تمام وجودم را فراگرفتو ساکت شدم.

یازده ماه منتظر نشستم تا ماهی که خودت وعده داده ای

به میهمانی ات بیایم.کنار سفره ی پربرکتت بنشینم و تو به حرمت این ماه مرا ببخشی

حالا که این ماه عزیز از راه رسیده،روزها و شب هایی که زمین فرشته باران است

و درهای بهشت به روی زمینیان باز،چشمانم را بر غیر تو می بندم

و راحت راحت مثل یک دوست با تو حرف می زنم .

درد دل می کنم و قرآن  را چراغ راهم قرار می دهم تا تو مرا ببخشی

  و ثابت می کنم که چقدر دوستت دارم...

خدای من:

حال که میهمان این ضیافت بزرگ الهی می شوم

دلم را از گرمی عشق و عاطفه لبریز کن،تا عطر حضورت را در خلوت تنهایی ام احساس کنم

خدایا:

 دلم برای لحظه های با تو بودن تنگ شده است

دستم را بگیر که جز تو کسی  نمی تواند مرا پیدا کند...



[ یادداشت ثابت - جمعه 92/7/27 ] [ 3:31 عصر ] [ ♥ღفاطمه♥ღ ] نظر

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت

کد جست و جوی گوگل

پیچک

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انواع کد های جدید جاوا

mouse code

کد ماوس